پساساختارگرایی و عرفان حافظ

Authors

مهری تلخابی

abstract

هدف مقاله پیش رو آن است که نشان دهد چگونه مکتب پساساختارگرایی، از تعیین معنای نهایی برای متن امتناع می ورزد. در این راستا، نخست با اشاره به بخشی از ویژگی های متنی چون غزلیات حافظ، به تبیین این مطلب پرداخته می شود که از منظر نقد پساساختارگرایی، نمی توان معنای غزل حافظ را تنها در انحصار تحلیل عرفانی نگاه داشت. از این رو، برای رسیدن به فهم متن، باید خود را از بند قصد مؤلف رهانید و با تکیه بر متن و افق انتظار خواننده، معنی را آفرید. نقد پساساختارگرایی با تکیه بر عدم قطعیت رابطه بین دال و مدلول و بازی بی پایان دلالت ها در زبان و نیز به واسطة ویژگی های خاص زبان ادبی، مانند ابهام و معما و ماهیت استعاری و مجازی آن و استفاده از قواعد ساختارشکنی، نشان می دهد که چگونه دال ها می توانند در یک روند دلالتی بی انتها ادامه داشته باشند. این نوشتار در پایان پیشنهاد می کند که برای تفسیر و تأویل متنی گشوده چون حافظ نیاز به خواننده ای است که واقف بر نظام و مناسبات نشانگان متن باشد، از روند ساختارشکنی آگاه باشد و نیز بداند که چگونه می توان معنا را افزایش داد و از حصار یک معنای قطعی و نهایی گریخت.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی تصوف عابدانه و عرفان عاشقانه در غزلیات حافظ

تصوف که در آغاز شامل مفاهیمی خشک و ریاضتهایی سخت بود، در قرن سوم با پذیرفتن «محبت» به عنوان یکی از ارکان محوری، رنگ عاشقانه پذیرفت. با ورود عرفان و تصوف به عرصه‌ ادبیات، گروهی به تدوین اصول تصوف عابدانه در آثارشان می‌پردازند و عده‌ای آثاری سراسر عرفانی همراه با شور و شوق عاشقانه پدید می‌آورند. در این میان حافظ مبدع مکتبی است که از اصول عرفان عاشقانه به همراه نگاهی انتقادی به تصوف عابدانه شکل گر...

full text

بررسی استعارة مفهومی «عرفان خرابات است» در دیوان حافظ

امروزه مطالعات زبان‌شناسی شناختی به این مهم دست یافته است که بشر بدون استعارة مفهومی توانایی اندیشیدن ندارد. با کمک‌گرفتن از استعارة مفهومی افزون‌بر راه‌یابی به ذهن اهل زبان، با افکار آنان نیز بیشتر می‌توان آشنا شد. باتوجه‌به شیوة تفکر بشر می‌توان دریافت انسان برای بیان امور معنوی و ماورای فیزیک، به امور مادی و برخی مصداق‌ها نیازمند است تا بتواند به آنها اشاره کند. ادبیات فارسی که در دوره‌ای گز...

full text

مفهوم‌شناسی واژۀ «هنر» در عرفان با تکیه بر شعر حافظ

واژۀ هنر در متون کهن در معانیِ گوناگونی به کار رفته و در تمام انواع متون ادبی هر صفت و مفهومی که جنبۀ مثبت داشته با عنوان هنر بیان شده است. این واژه در حماسه بر هر عمل و صفتی که دارای ارزش و در ارتباط با آیین پهلوانی و حماسی بوده، اطلاق شده است. خالقان آثار تعلیمی و غنایی نیز هرگاه‌ خواسته‌اند مفهومی را برجسته جلوه دهند، آن را هنر نامیده‌اند. به نظر می‌رسد مفاهیمی که از این واژه برداشت می‌شود، ن...

full text

بررسی تصوف عابدانه و عرفان عاشقانه در غزلیات حافظ

تصوف که در آغاز شامل مفاهیمی خشک و ریاضتهایی سخت بود، در قرن سوم با پذیرفتن «محبت» به عنوان یکی از ارکان محوری، رنگ عاشقانه پذیرفت. با ورود عرفان و تصوف به عرصه ادبیات، گروهی به تدوین اصول تصوف عابدانه در آثارشان می پردازند و عده ای آثاری سراسر عرفانی همراه با شور و شوق عاشقانه پدید می آورند. در این میان حافظ مبدع مکتبی است که از اصول عرفان عاشقانه به همراه نگاهی انتقادی به تصوف عابدانه شکل گرف...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی

Publisher: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب

ISSN 2008-4420

volume 5

issue 14 2009

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023